❤ ‿❤ اشک باران ❤ ‿❤ عاشقانه و عارفانه |
|||
دو شنبه 12 آبان 1393برچسب:, :: 10:13 :: نويسنده : reza
اینجا جای عجیبی ستــ هر روزم به روزمرگی بر پشت این میز های کوچک می گذرد
آنقدر آنها را کوچک ساخته اند که
زانوهایم به زانوهایت می چسبد اما آن کافه چی نمی داند که
هر چند میزهایش کوچک باشد و تو به من نزدیک تر دل ها که دور باشد
حتی اگر هم نفسش باشی و هم نفست نباشد باز هم غریبه ای
حتی در این نزدیکــــی... www.ashkbaran.loxblog.com نظرات شما عزیزان:
مبادا شوخی شوخی وارد دل کسی شوی که او جدی جدی شما را به قلبش دعوت کرده باشد یادتان باشد هرگز باعث گریه کسی نشوید چون خدا اشک های او را میشمارد
و به وقتش با شما حساب می کند به منم سر بزن دوست عزیز زندگـــــــــی با همــه تلخیـــــاش یه درس خوبـــــــــ بهــــــــــــــــم داد اونـــــــم ایـــــــــنه که رفیــــــــــــــــق اونی نیــست که باهاش خوشـــــی رفیــــــــــــــــق اونه که بدون اون داغــــــــــــــــــــون ی پاسخ:جالب بووووووووووود
چقدر غمگین بود
☜↺سَـــــــــردَرد یعنـــــــــے ...❔ یــ❶ـــه خـــاطــــره تـــو مَغــــــــزم داره خـــــونـــریــــــزے میکنـــــه❕↻☞
بعضی زخم ها هست که هر روز باید روشونو باز کنی
و نمک بپاشی تا یادت نره که سراغ بعضی آدما نباید رفت ، ” نباید
تنهایی یعنی : هنوزم دوسش داری . . ولی حق نداری بهش نزدیک بشی ! چون اون دیگه تنها نیست
وبت قشنگه پاسخ:جالب بوووووووووووووووووووووووووود
برادری به تعداد نیست
به وفاداری است یوسف یازده برادر داشت و حسین تنها عباس را... "علیهم السلام"
آرشيو وبلاگ پيوندها
|
|||
|